مثل نسل میلنیال ها خلاقانه عمل کنید
پترولا ورونتیکیس
1:26:40
|
زبان فارسی
سرفصل های دوره
توضیحات
آمارها نشون میدن که جوانان خلاق هر 18-24 ماه شغل خود را تغییر می دهند. این روند میتونه مشاوران را به چالش بکشه و خیلی از روشهای موجود از آموزش کارمندان را برکنار می کنه . استفاده از این چشم-انداز حرفه ای جدید میتونه برای افراد خلاق تمام نسلها نامید کننده باشه. در این دوره میتونین آگاهی از تفکرات میلنیالها رو بدست بیارین و تکنیکهایی برای کار موثر همراه جوانان خلاق رو بیاموزید. به پترولا ورنتیکیس ملحق بشین چراکه او ارزشهای میلنیالها رو به اشتراک میذاره و چالشهای درونی و بیرونی خاصشون رو نشون میده. بعلاوه میگه چطور محیط کاری ایجاد کنیم که میلنیالها بتونن بعنوان مدیران رشد کنن و شکوفا بشن. عناوین شامل: تعریف نسلها و عشایر خلاق هزاره ها چه ارزشی دارند مقاومت در زندگی و کار ایجاد محل کار ایده آل میلنیالها باانگیزه نگه داشتن میلنیالها پرورش ارتباطات و مهارتهای ساخت تیم دادن نقدها و بازخوردهای موثر داشتن مکالمات سخت طراحی محیط کاری بهینه پرورش مدیریت طریقه¬های جدید مدیریت
توضیحات بیشتر
من پترولا ورنتیکیس هستم و برای 28 سال مشغول تدریس طراحی گرافیک و کلاسهای آمادگی شغلی در کالج طراحی هنر در کالیفرنیای جنوبی بودم. در اون بازه زمانی متولدین دهه50 و 60 و 70 و حالا متولدین حدود 2000 رو به عنوان نسل Y تدریس میکنم. این دسته الان تقریبا اوایل دهه بیست و اواخر دهه سی شون هستن و بزرگترین نسل با بیشتری آموخته ها هستن. گرچه که اکثر این آموزشها توسط تاجران متمرکز برای فروش چیزی به این نسل بوده. در پژوهشم تمرکز کردم روی تفاوتهای آموختن و پردازش اطلاعات این نسل. وقتیکه این گروه بزرگ جزء نیروی کار میشن، موج بزرگی ایجاد میکنند در کنار نسلهای قدیمی تر. اخیرا آنتاگونیسم نسلی فراوانی رو شاهد بودم. متولدین دهه های 50 و 60 و 70 از جوونا شکایت دارن و بیست سی ساله ها هم از قدیمی ترها. و همه مطمئنن که حق با خودشونه. با لحنی منفی بعضیا ازم میپرسن، معلم این جوونا بودن چطوره؟ من خودم رو در دفاع ازونا میبینم. میدونم که طراحهای جون امروزی به اندازه نسلهای قبلی باهوش، با استعداد و سختکوشن. چیزی که عوض شده اخلاق کاری طراحای جوون نیست بلکه دنیاشون، کل رشته طراحی و اقتصاد جهانی عوض شده. دنیا میزان سریعی از تغییر رو تشویق میکنه مخصوصا در بخش تکنولوژی. این تکامل سریع مهارتهای جدید میطلبه که برای نسلهای قدیمی تر ممکنه چالشی باشه. بعنوان فرزند دیجیتال نسل جدید خیلی موثر هدایت میکنن و فرصتهایی عالی در این محیط متغییر پیدا میکنن. در راستای رشد، نسل جدید بی ثباتی رو میپذیرن، ابهام رو تحمل میکنن و حرفه شون رو چندسالی یکبار تجدید میکنن. نظریه من اینه که در دنیای سیلان مداوم نسل جدید دارن برمیگردن به کوچ نشینی اجدادمون برای هدایت و بقا و رشد همراه با تغییرات زندگی و حرفه. در این دوره درباره ارزشها، چالشها و ابزار جدید که این نسل داره ساخت و همکاری و فتحش رو گسترش میده بحث خواهم کرد. نگاهی به راههایی برای درک طرز فکر نسل جدید، نحوه ایجاد فضای کار ایده آل این نسل و پیدا کردن راههای موثر جدید برای ترویج مدیریت، خواهیم انداخت. امیدوارم این دوره بتونه درک چند نسلی و قدردانی بهتری از همدیگر رو ایجاد کنه.
نقطه ورود شغلی برای طراح نسل جدید بشدت متفاوت با شرایطیه که مافوقانشون در شروع حرفه شون باهاش مواجه شدن. متولد دهه 50،60،70 یا 90 مطمئن نیستم جزو کدوم نسلین. عموما نسلها اینجوری در آمریکا تعریف میشن. بومر ها بین 1945 تا 1965 متولد شدن. ژن زرها متولدین بین 1965 تا 80 هستن و ژنYها یا بقول معروف میلنیالها بین 1980 تا 1995 زاده شدن. من میلنیالها رو افرادی که در زمینه های خلاقانه دیجیتال و آنالوگ کار میکنن، میدونم مثل تصویرگری، طراحی، عکاسی، هنرمندی، نویسندگی و برنامه نویسی. عشایر خلاق. چرا؟ چون عشایر خونه ثابت ندارن و براساس فصل در جستجوی غذا، آب و مرتع جابجا میشن. سریع جابجا میشن چون چابکن و توانایی حرکت سودمندترین استراتژی برای بهره برداری از منابع نادره. میلنیالهای امروزی نقشه های اجدادی رو با GPSمعاوضه کردن، با کد حرف میزنن و گله شون یه سگه. یه همراه باوفا که میخوان هرروز با خودشون سرکار ببرنش. درطول این دوره اصطلاح میلنیالها و زیرمجموعه ی این نسل، عشایر خلاق رو بجای هم استفاده میکنم. درک چیستی عشایری خلاق به طراحان فصلی کمک میکنه خلاقیت میلنیالها رو در راهی موثرتر بکار بگیرن. امیدوارم این درک منجر به قدردانی بهتری از امکانات، در حرکت سریع و خلاقانه صنعتمون بشه.
من به میلنیالهای تصویرگر، طراح، عکاس، هنرمند، نویسنده و برنامه نویس عشایر خلاق میگم چون همیشه دارن براساس تغییرات محیطی مطابق میشن و حرکت میکنن. و این میلنیالهای خلاق کوچ نشین در جهان دلواپسی زندگی میکنن. اکثر چیزا در زندگیشون بی ثباته. خیلیاشون از تحصیلات دانشگاهی، مسیرهای شغلی و اهداف زندگی سنتی رد شدن. بجاش آزمون و خطای مسیرشون و اینکه این مسیرا کجا میبردشون رو انتخاب کردن. چرا این اتفاق میفته؟ یه فاکتور مهم ازدواج های بی ثباته. ما داریم این نسل از عشایر رو بزرگ میکنیم. اینجوری که افراد عاشق میشن و معمولا تعدادی بچه دارن و بعدش جدا میشن. درواقع میزان طلاق در آمریکا 50درصده. در نتیجه بچه هاشون بیشتر در آمد و شد با کوله پشتیهاشون بین خونه های مامان باباشونن. هر هفته بچه ها جسما، ذهنا و احساسا آماده میشن برای ملزومات محیطی متفاوت. والدین ممکنه ازدواج دوم یا حتی سوم و بچه های بیشتری داشته باشن. همه در وضعیت مداومی از سازگاری هستن. مصالحه با روابط جدید، والدین جدید، خواهر و برادر خوانده ها، محیطهای چند فرهنگی، سبک زندگیها، زبانها و اختلافات جزئی. تمرین سازگاری در مصادیق متعدد در طول سالها به میلنیالها کمک کرده راههای هوشمندانه ای برای غلبه بر بی ثباتی پیدا کنن. حالا این اتفاق چطور در مشاغلشون تبدیل میشه؟ میلنیالها معمولا خیلی چابک و انعطاف پذیرن. زود میآموزن و تجدید میشن. در سال 2012 تدوینگر کمپانی فست، رابرت سافیان متقاضیان اولیه عشایری خلاق رو بهمون معرفی کرد. بهشون نسل سیلان نام داد و گفت واقعیت جشنواره های متعدده. بعضیاشون خیلی کوتاه همراه با فشار دائم برای آموختن چیزهای جدید و سازگاری با شرایط جدیدن. اشاره کرد که جابجایی از یه کمپانی به کمپانی دیگه خیلی درآمد رو خیلی بیشتر و سریعتر از پیشرفت درون یک کمپانی افزایش میده. خلاصه گفت: ممکنه دلهره آور و خیلی سخت باشه اما همچنین ممکنه هیجان بخش هم باشه. اینجا نظریه اش در تمرین هست. جاستین چن، طراح گرافیک بین رسانه ای رو ملاقات کنین. بعنوان طراح گرافیک از کالج مرکزی هنر طراحی فارغ التحصیل شد و مستقیما به گوگل رفت. اونجا روی پروژه های برتر کار کرد قبل از جستن به صنعت دیگه ای. جاستین خودشون در پروفایل لینکدینش اینجوری وصف کرده: "من برای لحظه درک زندگی میکنم، مرادم ایده های بزرگه و دنبال سورپرایزم. جدا قدردان فرآیند یک طرحم باندازه نتیجه اش. و تمام توانم رو برای خلق تاثیری بسزا با حل یک مشکل از جنبه های مختلف میذارم. وقتی گوگل رو یه سال پیش ترک کردم بدلیل اینکه دنبال کار جدید میگشتم نبود، بخاطر اخراجم یا عذرمو خواستن نبود درواقع اونجا کسل شده بودم. البته فقط این نبود. هنوزم اوقات خوبی داشتم و فکر میکردم میخوام 4-5 سال بمونم مثل اکثر کارمندای اونجا. درواقع یکم خودمو رها کردم تا بیشتر از طراحان صنعت یاد بگیرم، با مردم حرف بزنم و بدونم اون بیرون چه خبره. بقیه فرصتهای طراحی چیان؟ و بطرز جالبی تونستم با بلیچر ریپرت حرف بزنم که یه کمپانی رسانه ورزشیه و برای من جذاب بود چون پستهای مجازیشونو دنبال میکنم. میدونستم انیمیشن های جالبی میسازن مثل game of zones و راه بی نظیری برای داستان گفتن و جلب مخاطب دارن و برای جشن گرفتن لحظات خاص با طرفداران ورزشیشون. من یه طرفدار جدی ورزشم و عاشق لیگ بسکتبالم و بازی کردنش و تا بزرگ شدم همه جور ورزشو تجربه کردم. اما هیچوقت فکر نکرده بودم میتونم درباره چیزی که عاشقشم طراحی کنم بنابراین این یه لحظه خاص بود برام تا فکر کنم زمان درستیه تا کاری رو انجام بدم که برام خیلی اهمیت داره. و چرا امتحانش نکنم؟ چون گوگل هنوز بود. گوگل همیشه خواهد بود. اگر میخواستم برگردم غیرممکن نبود. اما اگر این فرصتو از دست بدم و کاری که برام مهمه رو نکنم دیگه نمیدونم کی میتونم اینکارو انجام بدم. مسیر شغلی اولیه جاستین فقط یه مثال از چیزیه که من عقیده دارم نرم جدید خواهد بود. عشایر خلاق تشویق و پاداش داده خواهند شد زمانیکه ایده های جدید رو پرتاب میکنن، مدلهای کسب و کار رو بازتصور میکنن و فرضیات رو بچالش میکشن. بی ثباتی و سازگاری تربیتشون بیشتر ازونکه دینی باشه فرصتی برای جمع آوری دانش و تجربه و اشتراک گذاریش با بقیه است. این ارزش بزرگی خواهد بود برای تیم های چند رشته ای که درآینده باهم کار خواهند کرد.
عشایر خلاق میلنیال تجربه های سبک زندگیشون رو بیشتر از کاری که انجام میدن میسنجن. دنبال رشته کردن قطعات تجارب بعنوان یک کل پیوسته اند. هدف گسترش معنی دار پتانسیل و ظرفیتشونه. عشایر خلاق میفهمن که اندوختن چیزها توانایی حرکتشونو کم میکنه. وسایل سنگین نیاز به ذخیره سازی دارن و گرونن. این فقط یکی از تغییراتیه که در مقایسه با ارزش های سنتی میبینم. بطور سنتی تاریخ و بازیابی از حافظه و اطلاعات از طریق رادیو، تولویزیون و مجلات بدست میومد و خیلی مهم بود. امروزه دسترسی تنها به میزان نیاز مهمه و اطلاعات از طریق سرگرمیها، فضای مجازی و نظریه ها بدست میاد. عادت کرده بودیم به متخصصا اعتماد کنیم و حالا اعتماد از طریق تجربه های همکارانه است. فراوانی معادل اکتساب و مالکیت بوده. اما الان فراوانی یعنی تجارب و اشتراک گذاری. پاسخگویی امروزه خودکاره. و نسلی که مخالف خطرکردن بوده امروزه شکستهای گهگاهی و حتی سریع رو میپذیره. مصنوعات و آرشیوها امروزه به اشتراک گذاشته میشن و درحال کسب محتوان. و وضع موجود تموم شده. حالا حرف از شروع یک اقدام و ساخت امواجه. میتونیم اهمیت دسترسی سریع و ترجیح برای اشتراک گذاری رو ببینیم چه اطلاعات باشن یا متعلقات شخصی. عشایرخلاق به قبیله هایی تبدیل شدن وابسته بهم نه تنها برای منابعشون بلکه برای نگرش و اقداماتشون. در شرایط کاری توانایی موثر بودنشون خیلی وابسته به کیفیت محیط فیزیکی و احساسی هست که ایجاد میکنن. اونها شفافیت و تجارب تیمی رو قدر میدونن. چرا که باعث آزادی برای ابداع و همکاری میشه. یه محیط تیمی ایده آل عشایر خلاق اجازه آزمون و خطا میده. شکست خیلی بد نیست چون توانایی درک شرایط رو میده و منجر به نوآوری، تولید نمونه، راه اندازی خط تولید و کسب درآمد و امتحان ایده های جدید میشه. خطری برای کشف پتانسیلها وجود نداره. این آزمایش سریع با خطا یا صلاحیت ناخودآگاه نوعی تفکر روشنه که ثروتی در اقتصاد درحال گسترش مبتنی بر تقاضا خواهد بود. جنبه های مهم مدنظر عشایر خلاق در کاری که انجام میدن، اشتراک گذاری فرهنگ، کالای اجتماعی، انعطاف پذیری و عمل ماقابله.
نظر کاربران
امتیاز
پترولا ورونتیکیس
مشاهده دوره های مدرس
LyndaApp
مشاهده دوره های LyndaAppلیندااپ ، یلتفرمی برای ارئه آموزش های لیندا با ترجمه و دوبله فارسی با بالاترین کیفیت و ترجمه شده توسط متخصصین هر حوزه. آیا تا بحال در کلاس های مولفین برترین کتب IT جهان شرکت کرده اید؟
با لیندااپ تجربه ای جدید از آموزش داشته باشید.
با محصولات آموزش ویدئویی لیندااپ لذت آموزش نا محدود و حس زیبای حرکت در مرز های دانش IT پابه پای نام آور ترین اساتید و مدرسان جهانی ، گوارای وجودتان.
بزرگترین آرشیو آموزش های لیندا با دوبله فارسی
لیندا دوبله - بزرگترین آرشیو آموزش های لیندا به زبان فارسی - لیندا دوبله ، دانلود آرشیو کامل آموزش های لیندا دانلود زیرنویس لیندا ، تمام آموزش های Lynda ، دوبله فارسی لیندا ، فیلم های آموزشی لیندا Lynda Farsi , Lynda.com فارسی ، زیرنویس فارسی لیندا ، ترجمه لیندا
- زبان فارسی
- جلسات 17
- مدت زمان 1:26:40
- زیرنویس فارسی دارد
- تاریخ انتشار در فرین پلاس ۱۴۰۱/۰۹/۰۹