

چکیده
استاد تئوری و هنرهای مدرن دانشگاه کلمبیا، جوناتان کرری، یک مفسر اجتماعی صاحب نظر است. کارهای او روی توجه و دریافت، مخاطبان زیادی فراتر از محیطهای آکادمی پیدا کرده است. وی در این استدلال ناخوشایند علیه سرعت زندگی در عصر تکنولوژیک ، هشدار می دهد که با وصل شدن مداوم ، تفکر را به نفع مصرف از بین می برد. او نسبت به پذیرش کامل دوران دیجیتال هشدار می دهد ، جایی که خریداران برای ایجاد یک هویت آنلاین دلخواه خرید می کنند تا بتوانند در رسانه های اجتماعی به اشتراک بگذارند. در حالی که او به عنوان پشتیبانی برای نتیجه گیری هایش داده و مطالعاتی را ارائه نمی کند. جدال او باعث می شود که شما دوبار درباره این عجله همیشگی و تحریک زندگی مدرن به تفکر بپردازید. ما دیدگاه او شامل آینده، استاتید نظریه های اجتماعی، کسانی که آرزوی بودن در عصر بیگانگان را دارند و رهبرانی که به دنبال تصویر بزرگتری هستند را به دانشجویان پیشنهاد می کنیم.
توضیحات
پیشنهاد
استاد تئوری و هنرهای مدرن دانشگاه کلمبیا، جوناتان کرری، یک مفسر اجتماعی صاحب نظر است. کارهای او روی توجه و دریافت، مخاطبان زیادی فراتر از محیطهای آکادمی پیدا کرده است. وی در این استدلال ناخوشایند علیه سرعت زندگی در عصر تکنولوژیک ، هشدار می دهد که با وصل شدن مداوم ، تفکر را به نفع مصرف از بین می برد. او نسبت به پذیرش کامل دوران دیجیتال هشدار می دهد ، جایی که خریداران برای ایجاد یک هویت آنلاین دلخواه خرید می کنند تا بتوانند در رسانه های اجتماعی به اشتراک بگذارند. در حالی که او به عنوان پشتیبانی برای نتیجه گیری هایش داده و مطالعاتی را ارائه نمی کند. جدال او باعث می شود که شما دوبار درباره این عجله همیشگی و تحریک زندگی مدرن به تفکر بپردازید. ما دیدگاه او شامل آینده، استاتید نظریه های اجتماعی، کسانی که آرزوی بودن در عصر بیگانگان را دارند و رهبرانی که به دنبال تصویر بزرگتری هستند را به دانشجویان پیشنهاد می کنیم.
نکات کلیدی
· انقلاب دیجیتالی مانند عصر صنعتی ، دوره گوتنبرگ یا هر پیشرفت تکنولوژی ناگهانی دیگری در تاریخ نیست.
· سرعت و اتصال ثابت زندگی مدرن ، استمرار و تأمل را تضعیف می کند.
· با ادغام فرهنگ ها از طریق به اشتراک گذاری اطلاعات ، افراد تجربیات شخصی خود را از دست می دهند.
· تلویزیون به مردم می آموزد که گیرنده های بصری منفعل باشند ، انزوا را تشویق کرده و کنش جمعی را تضعیف می کنند.
· فلاسفه خواب را تا عصر روشنگری ، هنگامی که رویاها به عنوان پادزهر عقل درآمدند ، ارزیابی کردند و خواب به نظر می رسد اتلاف وقت ذهنی مولد است.
· در حال حاضر بسیاری خواب را یک وقفه لازم اما نامطلوب کار و مصرف می دانند.
· اکنون فعالیتهای اجتماعی با ادامه زندگی خود دارای یک جانشین اینترنت هستند.
· آن تعامل شما را با تظاهر به این که یک شرکت کننده دواطلبانه هستید، می طلبد.
· این اتصال آنلاین ثابت هم به حریم خصوصی و هم به احساس جامعه آسیب می رساند.
· عمل و خواب به شما امکان می دهد تا قوای تعامل خود را تجدید کرده و برای تأمل فردی وقت بگذرانید.
خلاصه
تاریخچه خواب
از زمان های گذشته تا اوایل دوره رنسانس ، خواب و رویاها عناصر مهم کلی سلامت انسان بودند. که با اعتقاد روشنگری به برتری عقل تغییر یافت. فیلسوفان رنه دکارت ، دیوید هیوم و جان لاك خواب را به عنوان مانع دستیابی به دانش می دانستند. استدلال های منطقی آن ها برخلاف رویاهای تصادفی خواب بود. تا قرن نوزدهم ، متفکران خواب را رفتار "بدوی" می دانستند ، زمان هدر رفت ذهنی در مقایسه با توانایی های ذهن آگاه و علمی.
"اینترنت و ارتباطات دیجیتال موتوری برای تبدیل هر چه بیشتر جنبه های فردی و اجتماعی به مال و کالا بوده است."
زمانی که کارخانه های زیادی در عصر صنعتی شدن به دنبال کارگران با دقت بودند، رویاها کم ارزش شدند. با این حال ، مدیران کارخانه متوجه شدند که عملکرد کارگران با استراحت بهبود می یابد، بنابراین آن ها زمان هایی را برای استراحت تدارک دیدند تا اطمینان یابیندکه بهره وری ادامه پیدا می کند. امروزه ، جهانی سازی نیاز به هرگونه توقف در تلاش یک شرکت را برطرف می کند ، زیرا کارگران در همه مناطق زمانی آماده هستند تا به صورت 24 ساعت از کسب و کار حمایت کنند. تفسیر زیگموند فروید از رویاها این تصور را تقویت کرد که رویاها تحریک ذهن بدوی ، غیرمنطقی و کودکانه بشریت است. مسحور شدن رویاها و این ایده که رویاها می توانند پیام هایی را به برخی افراد منتقل کنند اما نه به همه ، برای مدرن شدن ضدیت داشت. دولت های پدرانه و تولید کنندگان خودکامه برنامه های روتینی را برای مردم بعد از یک دوره انقلاب سازمان دهی کردند. فقط سورئالیست ها در دهه 1930 به طور خلاصه اظهار داشتند که ترکیب رویا و عمل می تواند دنیای بهتری ایجاد کند.
"خواب همیشه با یک جهانی که به صورت 24 ساعت از هفت روز هفته فعالیت کند، تلاقی دارد."
امروزه ، بیشتر افراد با خواب به عنوان یک عملکرد ضروری اما نامطلوب که باید بتوانند کنترل کنند ، برخورد می کنند.
بسیاری از افراد در طول شب برای بررسی پیام های خود از خواب بیدار می شوند. "حالت خواب" در تلفن ها و رایانه ها تأکید می کند که خواب تنها یک وقفه کوچک بین مشغله های الکترونیکی است. مردم وقت خود را بین کار ، مصرف محصولات و اطلاعات و بازاریابی از طریق تبلیغ خود یا تأیید محصول تقسیم می کنند. استراحت ، بدون تعامل ، غیر طبیعی است. فعالیت بی پایان امروز با افزایش بی خوابی و سایر اختلالات خواب مطابقت دارد. افراد بسیار خسته داروهای مختلفی را برای این که خواب شبانه خوبی داشته باشند، می خرند.
خواب و ارتش آمریکا
کمبود خواب که قدمتی طولانی دارد ، با ظهور برق ارتباط نزدیکی دارد. بخش تحقیقاتی پنتاگون ، دارپا ، آزمایش هایی را انجام می دهد که برای پرورش سربازی ساخته شده است که می تواند توانایی های ذهنی و جسمی خود را با کاهش نیاز به خواب حفظ کند. برای 20 سال گذشته ، ارتش، رباتیک و کنترل از راه دور را توسعه داده است ، اما ماشین آلات در هر شرایطی کار نمی کنند. ارتش برای کاهش ترس و به حداقل رساندن خواب افراد در مأموریتهای طولانی که نیاز به مداخله انسانی دارند ، به دنبال کمکهای عصبی است.
"سرباز بی خواب می تواند پیشرو کارگر یا مصرف کننده بی خواب باشد."
ارتش آمریكا پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 ، زندانیانی را كه در "سایتهای تاریك" از آنها سؤال شده بود ، به کم خوابی متحمل می ساخت. بی خوابی های طولانی باعث می شود افراد در معرض سوء استفاده عاطفی و جسمی آسیب پذیر شوند. افراد بی خواب با کمترین خشونت همه چیز را اعتراف می کنند و تمام اطلاعات را بازگو می کنند. پس از چند هفته ، آنها آسیب عصبی را نشان می دهند. نور و صدا مکانیسم کنترل حسی می شوند. زندانیان این سایتهای خارج از حوزه قضایی از زندگی در اتاق های بسته شده و بدون دسترسی به نور طبیعی روز یا شب خبر می دهند. آنها برای به حداقل رساندن سرنخ های شنوایی در مورد مکانشان ، از سپرهای گوش استفاده می کردند. از دست دادن منابع ادراکی و الگوی خواب طبیعی باعث می شود زندانیان مخدوش ، گسسته و مطیع باشند. افزایش استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین به عنوان سلاح و به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات ، شرایطی را ایجاد می کند که باعث بی خوابی در مناطق مناطق جنگ می شود. توانایی تاثیرگزاری این هواپیمای بدون سرنشین در هر ساعت از شبانه روز و در هر شرایط آب و هوایی ، آرامش و سکوت در شب را از بین می برد. نیروی هوایی ایالات متحده نام یک هیولای اسطوره ای یونان را به عنوان یک پروژه جمع آوری هوشمند اعلام کرد: عملیات گورگون استار به صورت شبانه روزی حمله می کند و دارای عواقب مرگبار است.
بازار ثابت
انسان به خواب احتیاج دارد ، بنابراین آنها برای بازار همیشه در دسترس که هرگز استراحت نمی کند ، طبیعی نیستند. در حالی که هیچ کس به طور شبانه روزی مغازه ، پیام یا کار نمی کند ، امکان انجام این کار استراحت و معاشرت را از بین می برد. امروزه ، تمام فعالیت های اجتماعی دارای یک جانشین اینترنتی هستند. این جانشینان همانطور که دیگران لایک می کنند یا لحظات آنلاین به اشتراک می گذارند به زندگی خود ادامه می دهند. رسانه های فن آوری همیشه حاضر ادعا می کنند که همیشه مرتبط هستند. آن ها تعامل شما را به عنوان یک شرکت کننده داوطلب می طلبند.
"جستجوی علمی در اینجا یافتن راه هایی برای تحریک بیدار بودن نیست بلکه کاهش نیاز بدن به خواب است."
برخی معتقدند که عصر دیجیتال میزان تحولات اجتماعی و پیشرفت تکنولوژیکی را که توسط عصر برنز ، چاپخانه گوتنبرگ ، موتورهای بخار یا انقلاب صنعتی تحمیل شده است ، نشان می دهد. پذیرش عصر دیجیتال به عنوان گام بعدی غیر قابل اجتناب در تاریخ ، تفاوتهای ویژه آن را نادیده می گیرد. سرعت اطلاعات و ارتباطات و همچنین تبدیل فناوری و محصولات مصرفی اساساً مفهوم زمان افراد را تغییر می دهد. هیچ چیز پایدار نیست وقتی همه چیز همیشه در حال گذار است. مردم احساس می كنند كه با محصولاتی كه به محض خرید آنها منسوخ می شوند ، "دلپذیر شوند".
"اکنون زمان استراحت و تجدید قوای انسان بسیار گران است تا از نظر ساختاری در سرمایه داری معاصر امکان پذیر باشد. "
این محصولات جدید به اندازه تغییر تجربه انسانی تحت فشار جهان آنلاین وادارکننده و بیش فعال که به سمت مصرف سوق می دهند، برجسته نیستند. خرید تبدیل به یک مسیر دسترسی به بازار می شود و کالاهایی که مردم خریداری می کنند نشان می دهد که توانایی هایی دارند. این منجر به تکامل افرادی می شود که از طریق قدرت خرید هویت خود را پیدا کنند.
اکنون مردم در بخش توسعه مدرن در قرن نوزدهم زندگی می کنند و در طی آن افراد فناوری هایی را برای بهبود زندگی خود خریداری کردند. اما فناوری قرن بیستم آنچنان به یک نیاز اسای در قتصاد ملی و جهانی شده است که مردم باید به خاطر رفاه شرکت ها در صورت عدم رضایت و امنیت خود ، به خرید آن ادامه دهند.
دعوت بی امان تلویزیون
حتی بیشتر از رادیو ، تلویزیون جامعه را سازماندهی مجدد کرد. مردم بیننده منفعل اما مشتاق شدند. تماشای نمایش های معروف شهروند جدیدی شد. تلویزیون پس از جنگ جهانی دوم و انفجار در حال تغییر زندگی بمب اتمی ظاهر شد. هیچ کس متوجه تأثیر مخرب سرگرمی های صوتی و تصویری نشد. در طی 15 سال ، افرادی که قبلاً مشغول فعالیت های متنوعی از جمله رویاپردازی بودند ، به بهانه انجام کاری ساعت های طولانی می نشستند ، وقتی که در واقعیت ، آنها فقط به مبلمان نگاه می کردند. آنها مرتباً و با لذت ظاهری تماشا می کردند. مطالعات اخیر در مورد تلویزیون و افسردگی ، که در آن مردم توصیف داشتن احساسات منفی بیشتر پس از تماشای تلویزیون را دارند ، رد می کند. بطور ناخوشایند ، جنبه عادت تلویزیون عناصر مثبت سایر اعتیادها را فراهم نمی کند. به عنوان مثال هیچ هیجان اولیه ای ندارد. بینندگان منظم، به آهستگی به یک خلأ سقوط می کنند که غلبه بر آن دشوار است.
"این سیاره به عنوان یک محل کار بدون توقف یا یک مرکز خرید همیشه باز از گزینه ها ، وظایف ، انتخاب ها و معضلات کی پایان تجسم می یابد."
در برخی از مؤسسات ، مانند مدارس ، زندانها و حتی محل های کار سنتی ، مردم یاد می گیرند رفتارهایی را انتخاب کنند که ارشد آنها بخواهد در حالی که از دیگران مانند خود جدا هستند. در این زمینه ، میشل فوکو ، فیلسوف فرانسوی ، تلویزیون را یک استراتژی نظم و کنترل می داند. هر مردم در ایالات متحده بیشتر با موبایل و تلویزیون سرگرم شوند، از لحاظ سیاسی کمتر فعال می شوند و مردم از حضور در مکان های عمومی مثل خیابان ها و پارک ها دوری می کنند.
"فعالیت های زندگی واقعی که ارتباطی آنلاین ندارند ، شروع به ضعیف شدن یا متوقف شدن می کنند."
از دست دادن تجربه فردی هنگامی رخ می دهدکه فرهنگ ها از طریق به اشتراک گذاری گسترده همان اطلاعات ادغام می شوند. در اینترنت ، تصاویر یا محصولات یکسان برای همه در همه جا قابل دسترس هستند. این "همگن سازی" تجلی ها و مشارکتهای خلاقانه فردی را از بین می برد و حریم خصوصی را زیرپا می گذارد. در دهه 1990 ، کنسول های بازی ، دستگاه های سرگرمی و تلویزیون کابلی با تعدد گزینه های مشاهده ، تلویزیون را فعال تر جلوه دادند. ظهور این انتخاب های به ظاهر رهایی بخش ، افراد را آموزش می داد که انتظار تعامل با فناوری داشته باشند. اکنون مردم در کنار تلویزیون از وب ، دستگاه های شخصی و شبکه ها استفاده می کنند، اغلب با چندین جریان اطلاعات در دستگاه های مختلف به صورت همزمان درگیر هستند.
"یکی از شکل های ناتوانی در محیط های 24/7 ، ناتوانی رویا پردازی طی روزکامل یا اندیشه بدون ذهن است."
رتبه بندی های نیلسن در سال 2010 نشان داد که آمریکایی ها به طور متوسط روزانه 5 ساعت محتوای تصویری تماشا می کنند. افراد اغلب صفحات خود را برای مطالب جدید بررسی می کنند ، کاری که آنها از طریق تلویزیون یاد گرفتند. آنها زمان خود را با "خنثی بودن" ، یکنواختی ، غوطه ور در فضای مجازی ، پر می کنند. دنیای تلویزیون برای همیشه با چراغهای روشن و فعالیت های هیجان انگیز – خیلی بشتر از کارهای یکنواخت روزانه هیجان دارد. مردم به تلویزیون روی می آورند و اوقات فراغت خود را برای تأمل در زندگی ، گفتگوهای طولانی افکار ناخوشایند رها می کنند.
خواب و جامعه
قرن هفدهم خاصیت و "امتیاز" خواب را به هم پیوند داد. خواب ایمن امنیت جامعه را می طلبد. توماس هابز در کار اولیه خود در سال 1651 در لویاتان اظهار داشت که خدمت اساسی یک کشور به مردم خود محافظت است. تنها و بدون دولت ، فرد باید همیشه در حال نگهبانی باشد. در اجتماع هست فرد می تواند با خیال راحت بخوابد.
"بنابراین امنیت ارائه شده به کسی که خواب هست نه فقط شامل امنیت فیزیکی و جسمی می شود بلکه امنیت از حفاظت و کالاهای وی زمانی که خواب است نیز می شود."
با این حال ، ارزش اقتصادی شرکت می تواند بر ارزش زندگی افراد حتی افرادی که در جوامع زندگی می کنند ، برتری یابد.
به عنوان مثال ، یک نشت شیمیایی در شب اول دسامبر 1984 ، باعث کشته شدن ده ها هزار نفر در بوپال هند شد و تعداد بسیاری دیگر در هفته های بعدی درگذشتند. اتحادیه کرباید هنوز هم از مسئولیت تأثیر گاز سمی آن بر جامعه خودداری می کند. بوپال نشان می دهد که خواب محافظت شده فقط برای افراد متعلقه وجود دارد. در مثال دیگر ، کسانی که فضای عمومی را اداره می کنند ، کمربند و یا موانعی را بر روی نیمکت های پارک در فضای باز قرار می دهند تا بی خانمان ها - افراد فاقد اموال - از خوابیدن بر روی آنها جلوگیری کنند.
" 24 ساعت از هفت روز هفته باز بودن بیانگر اتلاف روزانه است به همان مقدار که از بین برنده تاریکی و تیرگی است."
استعاره خواب نشانگر جهل و بی اعتنایی سیاسی است ، اما بیدار ماندن مداوم با عوارض جانبی زامبی مانند آن به همان اندازه منفی است. جابجایی بین عمل و خواب تجدید تعامل عمومی شخص را تضمین می کند. دوری از کار - دور از تلاش – بنیه انسان را تقویت می کند. خواب جایی هست که جامعه از شهروندان خود محافظت می کند بر خلاف شرکت شهروندان در کارهای اجتماعی برا تامین نیازهای سیاسی و اجتماعی جامعه. در کتاب "وضعیت انسان" فیلسوف هانا آرنت ، نوسان بین روشنایی فعالیت های عمومی و سایه زندگی خصوصی را توصیه می کند. هنگامی که تابش خیره کننده چشم عموم مردم فرو می رود ، مردم استراحت می کنند و خودشان را پرورش می دهند.
فعالیت اجتماعی
اینترنت و ارتباطات از راه دور به ابعاد مختلف زندگی کمک کرده و به اسطوره مصرف بی پایان لازم منجر شده است. این مفهوم ادعا می کند که خرید ، بی حوصلگی جسمی و روانی زندگی را از بین می برد. افراد هنگام ایجاد وب سایت برای نشان دادن نام تجاری شخصی خود ، تجارت را تقلید می کنند. جامعه هنگامی کوچک می شود که "کسب ، انباشت و قدرت" تنها مسیر ارزش گذاری باشد. حضور آنلاین وقت و پول را می خورد برای حمایت از یک ارتباط توهمی با دیگران ، اما همچنین نشان دهنده "تغییر زندگی فردی به شرایطی است که حفظ حریم خصوصی غیرممکن است."
"آژانس های پلیس نظم جهانی فقط با تمایل فعالان برای تمرکز بر سازماندهی خود در راهبردهای اینترنتی محقق می شود ، که توسط راهبردهای اینترنتی داوطلبانه خود را در فضای مجازی محدود می کنند ، جایی که نظارت دولتی ، خرابکاری و دستکاری به مراتب آسانتر از جوامع زنده و محلاتی است که در آن زندگی می کنند و برخوردهای واقعی اتفاق می افتد."
تمایزهای طبقاتی ، نژادی و جنسیتی از آنجایی که تهدیدی برای ساختار قدرت است محو می شوند و به گروه ها تقسیم می شوند که قابل کنترل باشند. آزادی اکنون به معنای رهایی از روابط و تعهدات است. این برعکس تعامل و وابستگی متقابل است. مالکیت خصوصی به تنها آزادی تبدیل می شود ، حتی اگر باعث وابستگی به بانک ها و بازارها شود.
"هر تلاطم اجتماعی که منابع اصلی آن در استفاده از رسانه های اجتماعی وجود دارد ، ناگزیر از نظر تاریخی ناخوشایند و بی نتیجه خواهد بود."
ژان پل سارتر ، فیلسوف فرانسوی ، اقدامات روزمره را که باعث ایجاد سکون می شود ، "بی عملی" توصیف کرد. سکون ، انزوا و ناامیدی را تقویت می کند و پتانسیل عمل جمعی را از بین می برد. تلاش شخصی برای غلبه بر این بی تحرکی به یک عمل قدرتمند سیاسی و اجتماعی تبدیل می شود ، اما افراد فقط وقتی تصمیم می گیرند که از امور روزمره رها شوند و به جهان به روشی جدید ببینند. مردم می توانند تجربیات خود را به اشتراک بگذارند ، حتی اگر در وب یا تلویزیون مشغول باشند. ارتباطات الکترونیکی در واقع ممکن است به تحریک یا حمایت از برخی اقدامات سیاسی کمک کند ، اما خاصیت "باز تولید و تقویت" شکافهای بین مردم را از بین نمی برد.
"ما اکنون در عصری هستیم که غیر از خواسته های مربوط به کسب فردی ، انباشت و قدرت ، یک ممنوعیت فراگیر برای خواسته ها وجود دارد. در دنیای 24/7 ، این محدودیت ها به همان اندازه اعمال می شوند که در خارج اعمال می شوند. "
ثبات و بی واسطه بودن دنیای الکترونیکی از «صبر» مردم ، تمایل آنها برای همکاری با دیگران و فداکاری آنها را در طول زمان کم می کند. خواب یک نوع صبر است که به خاطر چیزهای شخصی خواستار توقف هیجان های بی پایان وسایل الکترونیکی است. فقط خصوصیات ترمیمی خواب می تواند با مصرف مداوم دنیای شبانه روزی مبارزه کند و مردم را ترغیب کند تا رویای چیزی بهتر داشته باشند
درباره نویسنده
جاناتان کری ، استاد هنر و نظریه مدرن در دانشگاه کلمبیا ، برای تحقیقات خود درمورد فرهنگ تجسمی مدرن ، کمکهای بلاعوض گتی ، ملون و NEA دریافت کرد. این کتاب به 15 زبان ترجمه شده است.