
خلاصه کتاب مزیت شادمانی
The Happiness Advantage: The Seven Principles of Positive Psychology That Fuel Success and Performance at Work

نویسنده شان ایکر

چکیده
جان آکر، مدرس در حوزه ی خوشبختی و نویسنده ی پرفروش ترین کتاب با عنوان قبل از شادی، تکنیک های موثری برای افزایش شادی شما ارائه می دهد. وی برای بهبود وضعیت ذهنی، مسیر شغلی، سلامتی و روابط با جهان و سایر افراد اصول واضحی را ارائه می دهد. نثر ساده و توصیه های عامه پسند وی توضیح می دهد که چرا تقریباً 10 سال پس از انتشار، کتاب او به خاطر نکات صریح و برنامه های کاربردی و قابلیت دسترسی جزو کتاب های پرفروش باقی مانده است. آکر برای اثبات ادعای خود مبنی بر موفقیت مدیریتی و اجرایی ناشی از مثبت بودن و شادی شخصی، تحقیقات گسترده ای را انجام داده است.
توضیحات
استفاده از هفت اصول روانشناسی مثبت می تواند باعث افزایش شادی، موفقیت و عملکرد شما شود.
آکر از شما می خواهد که به خاطر لحظات خوبی که دارید مثبت تر و آگاهانه تر رفتار کنید. به این توجه کنید که مثلاً یک نگرش منفی دارید و برای افزایش روحیه و حس خوش بینی سراغ این هفت اصل بروید. نویسنده می نویسد: "هنگامی که مغز ما دائماً نگرش مثبت دارد و تمرکز می کند، ما از سه ابزار مهم شادی، قدردانی و خوش بینی بهره مند می شویم."
1- مزایای شادی- شادی باعث موفقیت می شود.
آکر توضیح می دهد که روانشناسان به طور سنتی به این نتیجه رسیده اند که افراد موفق به علت موفقیتشان خوشحال و شاد هستند. در حقیقت، وی تأکید می کند، موفقیت باعث شادی می شود. ذهنیت مثبت داشتن در مقایسه با یک نگرش منفی، مزایای مهمی را برای شما به همراه دارد. کارمندانی که به علت بهره وری، مهارتهای رهبری و عملکرد عالی خوشحال هستند. آنها کمتر برای روزهای بیماری خود مرخصی می گیرند، از کار کردن خسته نمی شوند، یا شرکت را ترک نمی کنند. آکر می گوید که شادی، سلامت جسمی شما را افزایش داده و سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند. داوطلبانی که قبل از تزریق ویروس سرماخوردگی شاد بودند، علائم کمتری نسبت به داوطلبان ناراضی داشتند.
اگر شما یک رهبر در حال توسعه هستید، ممکن است بخواهید به توصیه های آکر توجه کنید که یک مدیر می تواند تیم خود را با اظهار نظر یا ارتباط غیر کلامی ارتقاء داده یا نابود کند. اظهار نظر مثبت از رئیس تان قبل از ارائه مهم می تواند استرس شما را از بین ببرد. اما اینکه رئیس تان اهمیت ارائه را ذکر کند، استرس شما را افزایش داده و تأثیر منفی بر روی نتیجه می گذارد. نظرات مثبت و حمایتی باعث ارتقاء افراد می شود. مدیر که معتقد است نظارت برکارکنانش لازم است تا اطمینان حاصل شود که آنها کارهایشان را گروهی و با رضایت شغلی انجام می دهند. نویسنده اصرار دارد، مدیری که معتقد است کارمندانش با انگیزه هستند، وی می تواند تیمی را بسازد که با اشتیاق کار کند. آکر در تلاش برای ایجاد یک تیم موفق پیشنهاد می کند که مدیران برای مقابله با هر یک از نگرش های منفی باید سه جمله ی مثبت را بیان کنند. نویسنده برای کمک به کارمندان تان در داشتن عملکرد بهتر، برای هر جمله ی منفی، شش جمله ی مثبت را ارائه می دهد.
2- نکته ی مهم: مجموعه ذهن مثبت، یک ابزار قدرتمند است.
آکر اعتراف می کند که میزان شادی برای هر فرد متفاوت است، اما او به شما اطمینان می دهد که می توانید خود را بهبود ببخشید. ذهن شما شامل مجموعه ای از نگرش و جهان بینی شما است. نویسنده توصیه می کند که دیدگاه خود را برای تغییر نقطه محوری عاطفی و تقویت قدرت تغییر دهید. وی از شما می خواهد که برای افزایش شادی تان این نکات را در نظر بگیرید.
· 5دقیقه در روز را به تمرکز روی نحوه ی نفس کشیدن خود اختصاص دهید، این کار می تواند برسلامتی و دیدگاه تان تأثیر بگذارد.
· برای افزایش شادی خود، یک روز در هفته را به انجام 5کار خوب برای افراد دیگر اختصاص دهید.
· نگاه کردن به عکس های افرادی که آنها را دوست دارید در محل کارتان می تواند باعث ایجاد احساس شادی بشود. بنابراین می توانید به مدت 20 دقیقه بیرون بروید.
· ورزش کردن تأثیر مثبتی بر خلق و خوی شما دارد.
· رفتن به کنسرت یا ملاقات با افراد دیگر و میزبانی شام گروهی، احساسات مثبت پایداری را ایجاد می کنند.
· استفاده از بهترین مهارت ها و قدرت تان روی خلق و خوی شما تاثیر دارد. اگر از یادگیری لذت می برید، هر روز به یک موزه مراجعه کنید یا اطلاعات جدیدی کسب کنید.
آکر، جمله ای را از دانشمند یونانی ارشمیدس نقل می کند که معتقد بود با استفاده از نکات مهم می تواند تغییری اساسی ایجاد کند. شما باید به توانایی های خودتان اعتقاد داشته باشید و باور داشته باشید که می توانید تغییر کنید. این که آیا هدف شما صعود در موقیعت های شغلی در شرکت یا در رشته های دانشگاهی است، تغییر دادن دیدگاه و ذهنیت تان و داشتن نگرش مثبت به شما در رسیدن به موفقیت کمک می کند.
واقعیت را در محل کار و در اوقات فراغت تان درک کنید. اگر این زمان ها غیر موثر هستند، آکر هشدار می دهد، اگر نگرش مثبتی برای صرف شام با دوستان یا خانواده تان داشته باشید، انرژی دریافت نمی کنید. اگر وقت خود را به عنوان راهی برای برقراری ارتباط با افراد در نظر بگیرید، این کار بهره وری شما را بهبود می بخشد.
نویسنده با شخص اول فاصله دارد تا بتواند این را بگوید که اعتقاد داشتن به توانایی های تان به شما در رسیدن به موفقیت کمک می کند. اما وی اضافه می کند که دانستن این امر درک ویژه ای را نسبت به این تعیین می کند که در طی روز کاری خود چه احساسی داشتید. نویسنده می نویسد: "صرفاً با این باور که می توانیم انگیزه و عملکرد شغلی مان را ارتقاء دهیم، تغییر مثبتی در زندگی خود ایجاد می کنیم."
روانشناس ییل، امی ورزنویسسکی می گوید: افراد کار خود را در یکی از سه دسته می بینند، شغل، حرفه، پیشه. همانطور که آکر می گوید، دیدگاه ها می توانند متفاوت باشند. برخی پزشکان کار خود را به عنوان شغل می دانند، در حالی که برخی از متصدی ها، کار خود را یک پیشه می دانند. چگونه دیدگاه تان نسبت به شغل تان، رضایت شغلی و چگونگی عملکرد خود را ارزیابی می کنید. اگر احساس نکنید که کار شما مهم است، حتی یک کار خوب هم روح شما را خسته می کند.
3- اثر تتریس- آنچه شما روی آن تمرکز می کنید همان چیزی است که خواهید دید.
آکر این را تشخیص می دهد که درگیر شدن روی ایده ها یا احساسات خاص کار آسانی است، اما آگاهی از وسواس تان می تواند به شما کمک کند تا دچار مشکل نشوید. اگر ساعت ها تتریس بازی می کنید، وقتی به صفحه نمایش نگاه می کنید، مغز شما هنوز هم اشکال را در فضاها قرار می دهد.
وکلا می توانند به همان سادگی عیب را در یک استدلال پیدا کنند که حسابرسان می توانند اشتباه مالیاتی را پیدا کنند. اما آنها خطاهایی را هدف قرار می دهند که همانطور که آکر توضیح می دهد، می تواند باعث بی توجهی شود و باعث شوند که نگرش مثبت نداشته باشید. این اتفاق وقتی رخ می دهد که شما آنقدر روی یک جنبه از موقعیت تمرکز می کنید که مغزتان به هیچ چیز دیگری توجه نمی کند. به عنوان مثال، هنگامی که یک تویوتا پریوس آبی می خرید، همه جا نظرتان به این تویوتا پریوس آبی جلب می شود. این به معنای افزایش روند فروش پریوس آبی نیست؛ این یعنی که مغز شما به چیزی که روی آن تمرکز کردید، اولویت می دهد.
به همین دلیل نویسنده دستور می دهد که به مغز خود یاد دهید که روی چیزهای مثبت تمرکز کند. آکر می نویسد، هرچه بیشتر بتوانید این کار را انجام دهید، احساس مثبت و قدردانی بیشتری خواهید داشت و این کار باعث افزایش بهره وری تان می شود. شادی که احساس می کنید باعث ایجاد خوش بینی و انتظارات بالاتر نسبت به نتایج مشابه در آینده خواهد شد.
آکر برای تمرکز بر روی چیزهای مثبت، پیشنهاد می کند که شما می توانید هر روز پنج دقیقه وقت بگذارید تا لیستی از سه اتفاق خوب را بنویسید که در آن روز رخ داده است. شما می توانید چیزی ساده مانند تعامل با یک دوست یا همکار را بنویسید. انجام این تمرین به مغز شما یاد میدهد که روی قدردانی و لحظات شادی تمرکز کند. نویسنده می نویسد: تغییر مغز، که قبلاً غیرممکن به نظر می رسید، در حال حاضر یک واقعیت شناخته شده است؛ این موضوع توسط برخی از دقیق ترین تحقیقات برجسته در علوم اعصاب حمایت می شود.
ثبات در ایجاد چارچوب مثبت ذهن اهمیت دارد. به اشتراک گذاشتن سه ویژگی خوب خود با همسر یا خانواده، باعث ایجاد تاثیر مثبت تر در آن روابط می شود. این باعث رفع مشکلات عمده نمی شود، بلکه باعث اولویت بندی نگرش های مثبت ها می شود.
4- شکست - تفسیر دوباره واکنش اولیه خودتان در برابر بحران می تواند به شما در غلبه بر آن کمک کند.
آکر توصیه می کند که اجازه ندهید که مشکلات مانع شما شوند. هنگامی که مشکلی مانند بحران مالی 2008 رخ می دهد، افراد یکی از سه ذهنیت را در نظر می گیرند. نویسنده خاطر نشان می کند که شما ممکن است درگیر نگرش منفی شده باشید یا با پیش بینی پیامدهای آینده اوضاع را بدتر کنید. شما می توانید از این بحران برای رسیدن به موفقیت استفاده کنید. اگر می توانید فرصتهای ایجاد شده در مشکلات را ببینید، می توانید این فرصت ها را به واقعیت تبدیل کرده و از این مسئله برای کمک به پیشرفت خودتان استفاده کنید. در یک موقعیت واقعاً بد، ممکن است بتوانید با تشخیص اینکه از از آن مشکل عبور خواهید کرد، از این مدل برای کاهش تأثیر فاجعه استفاده کنید.
اگر کار کردن با وجود این زمان های دشوار برای شما سخت است، آکر توصیه می کند که مدل ABCD را دنبال کنید. "ناسازگاری" این را نشان می دهد که آنچه اتفاق افتاده است. غیرقابل تغییر است. "اعتقاد"، نحوه ی واکنش شما به این رویداد و نحوه ی تأثیر آن بر آینده ی شما است. "پیامد"، نتیجه ی این است که آیا شما رویداد را به عنوان یک وضعیت دائمی می دانید یا نه. "اختلاف"، وقتی پیش می آید که باور منفی خود را به عنوان یک باور ساده مشاهده کنید و بخواهید که آن را زیر سوال ببرید. در زمینه ی اختلاف باید این مورد بررسی قرار بگیرد که چرا اعتقاد بدبینانه دارید. آکر از شما می خواهد که بپرسید آیا روش دیگری وجود داردبرای توضیح آنچه اتفاق اُفتاده است؟
5- دایره ی صفر- هنگامی که زندگی روی شما فشار وارد می کند، با کارهای قابل کنترل شروع کنید.
آکر از زورو، شمشیرزن مشهور نقل می کند. در روایت خود، زورو مربی داشت که هر زمان به او یک مهارت جدید آموزش می داد، تا اینکه زورو بر هر یک تسلط پیدا کرد. وقتی به دنبال تغییر زندگی خود هستید، نویسنده توصیه می کند قدم های کوچکی بردارید. اگر زیاد کار می کنید، او به شما توصیه می کند کارهای کوچکی را که می توانید کنترل کنید و ارتقاء دهید را شناسایی کنید.
به عنوان مثال، آکر یک مدیر ارشد را ذکر می کند که برای پیدا کردن 1400 ایمیل در صندوق ورودی خود از کار بر روی یک پروژه بزرگ منصرف شد. یک مشاور توصیه کرد که فقط سراغ جدیدترین ایمیلها بروید. این کار باعث می شود تا مدیراجرایی احساس کند که روی محیط کنترل دارد و او توانست در مدت زمان باقی مانده کارهای ناتمام خود را به اِتمام برساند.
آکر با بازگشت به موضوع اصلی خود، ادعا می کند که ذهن شما و اعتقادات تان سطح کنترلی را که احساس می کنید تعیین می کنند. "علت درونی" یعنی که اقدامات خود را با نتایج ارتباط می دهید و مسئولیت اشتباهات و موفقیت های خود را به عهده می گیرید. افرادی که دارای این حس کنترل هستند، موفق تر هستند، انگیزه بیشتری و معمولاً روابط بهتری دارند. کسانی که دارای یک "علت بیرونی" هستند، از موفقیت و ناکامی خود فاصله می گیرند، نتیجه مخالف را به دست می آورند. به عنوان نمونه، آکر خانمی که بخاطر کار خود جایزه کسب کرده را مثال می زد، اما معتقد است که او صرفاً خوش شانس است، به همین دلیل احساسات خود را نسبت به رضایت از کار او بیان نمی کند.
آکر می فهمد که همه می توانند در موقعیتهای استرس زا قرار بگیرند که یک علت بیرونی داشته باشند. اگر احساس کردید که تحت فشار قرار دارید، ابتدا احساسات تان را با نوشتن آنها یا گفتگو با یک شخص ابراز کنید. با خود آگاهی می توانید این را تعیین کنید که چه چیزی در کنترل شما است و چه چیزی نیست. نویسنده می گوید، راه موفقیت این است که مسائلی را که شما کنترل نمی کنید کنار بگذارید و به دنبال آنچه باشید که می توانید تغییر دهید.
تعیین اهداف کوچکتر و حتی تا حدودی چالش برانگیز، به شما این اطمینان را می دهد تا بیشتر تلاش کنید. تعیین اهداف واقع بینانه مهم است. نویسنده می نویسد: "موفق ترین افراد، کسانی هستند که از نگرش مثبت استفاده می کنند و به علت عملکردشان پاداش کسب می کنند".
6- قانون بیست ثانیه ای - اراده به تنهایی برای تغییر یک عادت کافی نیست.
آکر پیشنهاد می کند برای اینکه بتوانید از آنها انگیزه بگیرید، انرژی بگذارید. با محدود کردن راه حل هایتان و تعیین آنچه می خواهید انجام دهید قبل از اینکه شروع به کار کنید، موفقیت تان را افزایش دهید. هرچه انرژی بیشتری برای ایجاد تغییر صرف کنید، موفق تر خواهید بود. خوب غذا خوردن، ورزش و خواب خوب نیز مفید است. نویسنده این را درک می کند که با دانستن این موضوع انجام کارها آسانتر نمی شود. ایجاد و حفظ عادات خوب سخت است، اما می توانید همانطور که مهارت ها را یاد می گیرید، آنها را توسعه دهید. برای ایجاد یک عادت نیاز است که به مغزتان برای رمزگذاری زمان دهید.
با کمال تعجب، آکر به خوانندگان یاد می دهد که قدرت اراده مهمترین عنصر لازم برای ایجاد تغییر نیست. ایجاد عادات جدید به چیزی بیش از عزم و اراده نیاز دارد. این مستلزم غلبه بر بی ارادگی است که کار دشواری است. به همین دلیل است که کمپین های بازاریابی از آن سود می برند. استراتژیهای بازاریابی که مصرف کنندگانی نیاز دارند که کالاها را از پست خریداری می کنند، برای دریافت تخفیف یا اشتراک رایگان، یک فرم را پر کنند، به این بی ارادگی بستگی دارند.
اگر می خواهید به جای تماشای تلویزیون گیتار بزنید، آکر به شما راهنمایی می کند که باتری های کنترل از راه دور را در اتاق دیگری قرار دهید و از گیتار به خوبی استفاده کنید. فروش بستنی زمانی کاهش می یابد که افراد باید به صورت فعال درب سردتری را باز کنند. افراد وقتی که مجبورند از یک فروشگاه جداگانه خرید کنند، شکلات کمتری خریداری می کنند.
7-سرمایه گذاری اجتماعی- وقتی با بحران مواجه می شوید، به سمت افراد بروید، نه اینکه از آنها دور شوید.
عده ای از دوستان حامی را در بهترین و بدترین زمانها پرورش داده و حفظ کنید. هنگامی که یک بحران رخ می دهد، افراد باید به هم نزدیک شوند. آکر گزارش می دهد که افراد موفق در مواقع دشوار از شبکه های اجتماعی خود استفاده می کنند. تحقیقات نشان می دهد که 10٪ از شادترین افراد در سراسر دنیا دارای شبکه های اجتماعی قوی هستند. داشتن یک شبکه اجتماعی قوی یا ضعیف می تواند به اندازه ی سیگار کشیدن، فشار خون بالا یا ورزش روی طول عمر شما تأثیر بگذارد.
تعامل کوتاه با افراد دیگر هنگام عبور از راهرو در اداره، میزان استرس را کاهش می دهد. هنگامی که کارکنان با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند، بهره وری آنها به همراه محافظت از آنها در برابر استرس افزایش می یابد. آکر تأکید می کند که یک رابطه قوی و مثبت بین شما و رئیس تان، برای شرکت و برای هر دوی شما موثر است.
او توصیه می کند که نگاه کردن به چشم افراد، باعث ایجاد حس همدلی و فعال شدن بخش های مختلف مغز می شود. صحبت کردن چهره به چهره با کارمندان و یا ارائه بازخورد مثبت به آنها باعث تقویت رابطه ی شما می شود. اضافه کردن یک شخص مثبت به یک تیم، باعث افزایش روحیه در سرتاسر گروه می شود و بهره وری فردی و گروهی را افزایش می دهد. تأثیر مثبت افزایش می یابد. از آنجا که بیشتر افراد می توانند با 1000 نفر دیگر ارتباط برقرار می کنند، یک نفر می تواند باعث افزایش تقریبی شادی 1000 نفر دیگر شود.
آکر می گوید، در حالی که مستقل بودن مؤثر است، هر پروسه ی ایجاد شادی قوی تر است وقتی دو یا چند پروسه را با هم استفاده می کنید. حتی، شبکه های اجتماعی قوی می توانند در شروع عادت جدید به شما در غلبه بر بی ارادگی کمک کنند. نویسنده می نویسد: "شادی باور به این نیست که نیازی به تغییر نداریم، بلکه درک این است که ما می توانیم."
شادی در دست ما است
جان آکر، نویسنده ی پرفروش ترین کتابهای" قبل از شادی" و "توانایی های بزرگ"، در زمینه ی شادی است. در ارائه ی سال 2010 درباره ی تاکتیکهای مؤثر برای افزایش شادی تان، او مجموعه ای از ایده های بنیادی را ایجاد کرد. نویسندگان معمولاً اصول او را برای بهبود عملکرد ذهن، روابط، شغل و سلامتی در نظر می گیرند. از آنجایی که کنایه های آکر به شما یاد می دهد که چگونه شاد باشید، می توانید از مشاوره ی دلگرم کننده او استفاده کنید. با کمال تعجب، اینطور نیست. او در تمرینات و روشهای ایجاد شادی خود از علم صدا و علوم اجتماعی بهره می برد. هرچند، او با کیفیت خاصی راجع به مهارت های عجیب و غریب می نویسد، اما تحقیقات گسترده ای را برای اثبات این ادعا مبنی بر موفقیت ناشی از شادی شخصی انجام می دهد. او مباحث خود را به صورت عمیق بررسی کرده است و با استفاده از هوش خود آنها را می نویسد. او شما را تشویق می کند که از پروسه های خود آگاه باشید و اینکه چگونه عادات عاطفی، روانی و کاری شما ممکن است توانایی شاد بودن و لذت بردن از زندگی را محدود کند. او دستورالعمل های عاقلانه ای را برای غلبه بر نگرش های منفی ارائه می دهد، و به خوانندگان این اطمینان را می دهد که خوش بینی آنها در تقویت قدرتشان موثر است یا آنها را ترغیب می کند تا به این هدف برسند.