
خلاصه کتاب مربی برجسته: همراهی و ارتباط با اعضای تیم و مشارکت در گفتگو
The Master Coach

نویسنده گرگ تامپسون

چکیده
متخصص مربیگری، گرگ تامپسون، دیدگاه خوش بینانه ای نسبت به جهان و محیط کار ارائه می دهد که در آن رهبران باهوش و فداکار به شغل و آرزوهای دیگران بیش از خودشان اهمیت می دهند. این باعث ایجاد امید و آرزوی در هر دو نفر شما می شود. آرزو، زیرا شما به راحتی بسیاری از افرادی را که او توصیف می کند را پیدا نخواهید کرد، و امید، زیرا این توصیف کاملاً شفاف و صادقانه از مربیگری به شما کمک می کند تا افرادی را پیدا کنید که توانایی راهنمایی کردن شما را دارند، و به قدرت باورنکردنی آنها برای بهبود کار و زندگی افراد پی ببرید. وقتی آنها را پیدا کردید، به آنها نگاه کنید، توسعه دهید و در پیشرفت شان کمک کنید. اگر می خواهید مربیگری کنید، مسیر چالش برانگیز است، سفر، طولانی و پاداش ها باورنکردنی است. ما پیشنهاد می کنیم اگر در حال مربیگری هستید، می توانید از مدل مربی برجسته که شامل شخصیت، ارتباط و گفتگو است، استفاده کنید تا مربیگری خود را بهبود ببخشید یا شاید بعد از خواندن این کتاب متوجه شوید که برای مربیگری مناسب نیستید. اگر یک سازمان را هدایت می کنید، از این مدل برای شناسایی و بهبود مهارت های مربیگری افراد استفاده کنید.
توضیحات
توجه داشته باشید که:
· در مربیگری موثر، تمرکز روی مراجع است.
· برای ایجاد "فرهنگ مربیگری" تلاش کنید؛ در سازمان از مربیگری رسمی و غیر رسمی استفاده می شود.
· مربیگری ماهرانه نیاز به خودآگاهی فوق العاده، خویشتن داری، فروتنی، هوش هیجانی و سخاوتمندی دارد.
· مربیگری فقط زمانی موثر است که مشتری تان دستور کار خود را تعیین کند، و از شما بخواهد مربی او باشید و خواهان تغییر است.
· از الگوی مربیگری براساس شخصیت، ارتباط و گفتگو استفاده کنید.
· شخصیت: ارزش های خود را به اشتراک بگذارید. مربیگری بدون توجه به ارزش ها، بی فایده است.
· ارتباط: پتانسیل و نقاط قوت مراجع را شناسایی کنید، به آنها ایمان داشته و آنها را تقویت کنید.
· گفتگو: همه ی افکار و کلمات تان باید مطابق میل مراجع نه منافع خودتان باشد.
· احساسات را در مربیگری فراموش نکنید. خودتان را مدیریت کنید و به مراجعان خود در مدیریت احساسات کمک کنید.
· به عنوان مربی، به افراد توصیه و یا با آنها احساس همدردی نکنید. به آنها اجازه دهید راه حل های خود را پیدا کنند و مسئولیت تغییر خودشان را به عهده بگیرند.
خلاصه
استعداد
اگر مربی هستید، به مراجع تان به عنوان یک فرد با استعداد فکر کنید. این باعث می شود به خوبی به قانون طلایی مربیگری فکر کنید: به منافع مراجع خود بیشتر اهمیت دهید. به عنوان مربی، وظیفه ی شما این است که از با دقت به مراجعان نگاه کنید تا آنها را درک کرده و بپذیرید، و با نقاط قوت و پتانسیل های آنها آشنا شوید. مراجعان شما به گفتگوهای صریح و صادقانه نیاز دارند. مراجعان باید آنقدر به شما اعتماد کنند که بازخورد منفی تان را قبول کنند، زیرا این باعث رشد آنها می شود.
اگر مربی شایسته ای هستید، موفقیت مراجع تان برای شما اهمیت دارد، و در گفتگوها منافع وی را هدف قرار می دهید. شما از مراجعان خود برای شکوفا کردن استعدادهای آنها حمایت می کنید. مربی برجسته، زندگی مراجع را تغییر خواهد داد. مراجعان شما باید از شما کمک، راهنمایی و آموزش بخواهند، اما آنها نباید از شما بخواهند که برای آنها کاری انجام دهید. آنها به تنهایی مسئولیت توانایی در تغییر، تصمیمات و اعمال خود را بر عهده دارند. آنها به راهنمایی نه پیشنهادات تان احتیاج دارند.
ریسک مربیگری
امروزه، بیشتر سازمان ها به رهبران برای ایجاد تغییرات سریع نیاز دارند. کارمندان، خواستار احترام و استقلال هستند. آنها به دنبال کار هدفمند در سازمان های مسطح هستند. متأسفانه، شرکت های کمی به انتظارات کارمندان اهمیت می دهند و میبینند که کارمندان نسبت به کارشان بی علاقه شدند. به رهبرانی توجه داشته باشید که مربی می شوند. این رهبران یاد می گیرند که زیاد عملکرد کارکنان را کنترل نکنند و به آنها اعتماد کنند.
مربیگری در سالهای اخیر نسبت به هر روش دیگر محبوبیت بیشتری پیدا کرده است، هرچند برخی از شرکتها از مربیگری استفاده ی مناسبی نمی کنند. در مربیگری موثر، تمرکز روی مشتری یا مراجع است. هدف این کار بهبود عملکرد آنها است، در حالی که به برنامه کاری خود احترام می گذارند. هرچه یک شرکت بتواند هر رهبر را به یک مربی مؤثر تبدیل کند، بیشتر با محیط کاری تطبیق داده می شود. هرفردی از مربیگری سود می برد، و هرکسی می تواند در هر جایگاه شغلی مربیگری کند. مربیگری را برای ایجاد یک فرهنگ مربیگری، همراه با رهبرانی که مربیگری را به عنوان ویژگی اصلی خود در نظر می گیرند، آموزش دهید. یک نگرش غیرقانونی و مثبت در مورد فرهنگ مربیگری وجود دارد. افراد برای یادگیری ارزش قائل هستند، کارکنان روحیه ی مشارکتی دارند و رهبران به حرف های کارمندان گوش میدهند و بازخورد صادقانه ارائه می دهند.
مربی
برای تبدیل شدن به یک مربی عالی باید همراه با مراجع شروع به یادگیری کنید. با ارزش ها، امیدها و خواسته های آنها آشنا شوید. برای کمک به آنها در رسیدن به اهداف و پتانسیل هایشان حتی اگر مسیر طولانی و دشوار باشد، نظرشان را بپرسید. سؤالات احتمالی بپرسید. یک سؤال موثر بیش از هر توصیه ای ارزش بیشتری را به همراه دارد. از مراجعان بخواهید گفتگو کنند تا چالشها و مشکلات را به اشتراک بگذارند، در مورد پاسخگویی، اعتماد به نفس، خوش بینی یا اعتراف به اشتباهات گفتگو کنید.
مربیگری را با دوستی اشتباه نگیرید. شما باید پاسخگوی مراجع خود باشید، بنابراین همیشه حقیقت را به آنها بگویید. به آنها بازخوردی ارائه دهید که به نفع شان است. به عنوان یک مشاور، راه حل یا توصیه را ارائه ندهید. درعوض، افراد را ترغیب کنید که به راه حل برسند.
مشکلات را حل نکنید
مربیگری را با روان درمانی اشتباه نکنید. مربیان، گذشته را اصلاح نمی کنند. آنها افراد را به سمت آینده ی بهتر راهنمایی می کنند. و مشاوره را با مربیگری یا آموزش اشتباه نگیرید. مربیان نسبت به مراجعان خود احتیاج به مهارت و تخصص بیشتری ندارند چون بزرگسالان از یادگیری تجربی و تعاملی بهره مند می شوند. مربیگری بیشتر مناسب بزرگسالان است زیرا به آموزش سنتی متکی نیست.
مربیگری نمی تواند همه چیز را اصلاح یا تغییر دهد، اما می تواند زندگی افراد را بهتر کند. برای موفقیت به عنوان مربی، باید به توانایی ها و پتانسیل های مشتری اعتقاد داشته باشید. و فوراً قضاوت کنید. افراد را براساس اینکه عملکرد خوب یا بد دارند، طبقه بندی نکنید. اولین برداشت های خود و عملکرد گذشته ی مراجع را به یاد داشته باشید. درعوض، برای کمک به وی جهت دستیابی به پتانسیل خود مربیگری کنید. به او اعتماد می کنید و این باعث می شود که افراد عملکرد بهتری داشته باشند.
مراجعان باید با راهنمایی شما تغییراتی ایجاد کنند. از طریق صداقت و همدلی، اعتماد ایجاد کنید. مربیگری مؤثر فقط در شرایطی صورت می گیرد که مشتری برنامه کاری را کنترل می کند. وقتی آنها این کار را انجام می دهند، از افراد انتظار تغییر دارند. رهبران خوب نیازهای افراد را تشخیص داده و از آنها استفاده می کنند، اما آنها به تعهدات رقابتی هر شخص پاسخ می دهند: نیاز به احساس تعلق داشتن، نیاز به احساس شایستگی و نیاز به استقلال. این نیازها و ترس از عدم تحقق آنها همه ی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد. برخی از این احساسات با تغییر در تضاد هستند و همین باعث می شود که افراد پیشرفت نکنند. نیازها و ترس ها را بشناسید تا بتوانید آنها را برطرف کنید. از مدل مربی برجسته استفاده کنید که شامل شخصیت، ارتباط و گفتگو است.
شخصیت مربی: کسب حق مربیگری
هنگام مربیگری سعی نکنید که ارزش ها و عقاید خود را کنار بگذارید. آنها را به اشتراک بگذارید و هرگز به مشتریان تان تحمیل نکنید. ارزشهایی مانند صداقت، شفقت، خدمت رسانی و افتخار را بشناسید و آنها را ارتقاء دهید. این ارزش ها با هدف قرار دادن کار و زندگی، همه را بهتر و شادتر می کنند.
فلسفه ی مربیگری را توسعه دهید که در آن شما مشتری را راهنمایی می کنید تا به خوبی زندگی کند، و به دیگران آسیب نرساند و برای بهتر زندگی کردن به آنها کمک کند. به این گفته ی مربی ها که ارزشها را کنار بگذارید، گوش ندهید. آموزش بدون در نظر گرفتن ارزشها مفهومی ندارد. ارزشهای خود را به اشتراک بگذارید و در هر شرایطی با آنها زندگی کنید. اطمینان حاصل کنید که مراجع می داند منظور شما از گفته هایتان چیست و هرگز دلیلی برای تردید در ارزشهای خود به آنها ندهید.
برای اینکه بتوانید به طور موثر مربیگری کنید، مشتری های باید از شما بخواهند که مربی آنها باشید.این یعنی که آنها باید به شما اعتماد کنند. افراد به سادگی کسی را پیدا نکردند که برای آنها مناسب باشد، کسی که به اندازه کافی به او اعتماد داشته باشند تا بتوانند نقاط ضعف خود را به اشتراک بگذارند. با نشان دادن اعتبار، صداقت، فروتنی و اعتماد به نفس، حق مربیگری کسب کنید. اشتباهات تان را بپذیرید و نشان دهید که واقعاً به مشتری اهمیت می دهید. اعتبار بدست آورید. . مراجعان به شما اجازه می دهند به گونه ای آنها را مربیگری کنید که شما را فردی صادق بدانند.
قبل از اینکه برای دیگران مربیگری کنید، روی خودتان تسلط پیدا کنید. این یعنی نظم و انضباط و آگاهی از خود داشتن و مطابق با ارزشها و به نفع مشتری ها عمل کنید. خودتان را بشناسید و قبل از مربیگری خودتان را دوست داشته باشید و به خود اعتقاد داشته باشید. شما فقط وقتی که قبول کردید که چه کسی هستید، می توانید به دیگران کمک کنید. با زندگی کردن براساس ارزشهای خود، عزت نفس کسب کنید. این به شما این امکان را می دهد که آسیب پذیری، پذیرش اشتباهات، نشان دادن فروتنی، احترام به افراد و گوش دادن به آنها، تمام صفات اساسی مربی را نشان دهید.
ارتباط مربیگری: ایجاد مشارکت برای یادگیری، تحقیق و تغییر
مربیگری کنید فقط به این دلیل که شما می خواهید به دیگران کمک کنید، نه به این دلیل که می خواهید آنها برای شما بهتر عمل کنند و مهارت های خود را نشان ندهند. در کمک به مشتریان برای رسیدن به اهداف خود تمرکز کنید. اهداف خود یا اهدافی را که فکر می کنید آنها باید داشته باشند، پیشنهاد نکنید. هنگام مربیگری اعتماد به نفس داشته باشید. اجازه ندهید که محدودیت های شما روی آنها تاثیر بگذارند: اگر آنها این توانایی را دارند به آنها در افزایش توانایی و موفقیت بیشتر کمک کنید.
به دنبال تشکر و تحسین نباشید. انتظار انتقاد و سرزنش را داشته باشید. به این توجه کنید که کمک به دیگران در طولانی مدت چه نتایجی را به همراه دارد، حتی اگر مدت زمان زیادی طول کشید تا آن کار را انجام دهند، از آنها قدردانی کنید. با تعیین خود به عنوان یک مربی خاص، محدودیت ایجاد نکنید. چه شما مربی اجرایی، مربی رهبری یا مربی زندگی باشید، مردم حرف های خود را میزنند و شما آنها را مربیگری می کنید.
قدرت و فراگیر بودن احساسات را بشناسید. این ایده را رد کنید که احساسات جایگاهی در محل کار ندارد. احساسات روی هر عمل و تصمیم تاثیر می گذارند و مربیگری به آن نیاز دارد. مربیگری شامل کمک به افراد در مدیریت احساساتشان و استفاده از قدرت آنها است. هوش هیجانی خود را تقویت کنید، چه چیزی باعث ایجاد علاقه، لذت یا عصبانیت می شود؟ به احساساتی مانند ترس و خشم که بر شما تأثیر می گذارند، توجه کنید. روی احساسات تان تسلط پیدا کنید. نقاط قوت خود را بشناسیید. آنها می توانند واکنش نشان دهند و اعتماد را از بین ببرند، مگر اینکه واکنش های خودتان را کنترل کنید.
قبل از اینکه صحبت کنید یا واکنش نشان دهید، یاد بگیرید که فکر کنید، اما شهود خود را نادیده بگیرید. علوم اعصاب به کشف اطلاعات بیشتر در مورد اهمیت ذهن ناخودآگاه در تفکر و تصمیم گیری می پردازد. هرچه تجربه شما به عنوان مربی بیشتر شود، باید به حس درونی خود اعتماد کنید و آنها را با مشتری به اشتراک بگذارید. با به اشتراک گذاشتن تجربیات و توصیف احساسات، ارتباط عاطفی با آنها برقرار کنید.
گفتگوی مربیگری: گفتگوهایی را ایجاد کنید که باعث ایجاد مسیرهایی می شوند
به مشتریان خود کمک کنید تا احساسات خود را با شما در میان بگذارند. این کار، اعتماد به نفس را تقویت می کند که مربیگری را بسیار قدرتمند می کند. احساسات خود را مدیریت کنید، اما وقتی این به نفع مشتری است، خشم واقعی را نسبت به اعمال خود، بخصوص شخصیت، ارزش ها و پاسخگویی ابراز کنید. به مشتریان خود نشان دهید که آنها می توانند نسبت به آنچه دیگران می گویند و انجام می دهند، واکنش نشان دهند و اینکه می توانند احساسات خود را انتخاب و تغییر دهند.
به عنوان مربی، ترس خود از عدم موفقیت را کنار بگذارید. از آن برای نشان دادن آنچه که واقعاً مهم است استفاده کنید تا بتوانید توانایی حفظ ارتباط را داشته باشید. همانطور که شما آگاهانه با شجاعت عمل می کنید، شجاعت شما رشد خواهد کرد. به دستاوردهایی که در زندگی خود به دست آوردید، فکر کنید، فقط به این دلیل که با شجاعت رفتار کردید. نگران نباشید دیگران چه فکر می کنند؛ این شجاعت را داشته باشید که همانطور که فکر می کنید عمل کنید.
یک ضرورت اساسی در مربیگری این است که باید مراجع را بپذیرید و از او قدردانی کنید: این اصل به مربیگری کمک می کند. سازمان ها تحقیقاتی انجام می دهند تا مشکلات را شناسایی کنند. آنها روی راه حل ها تمرکز می کنند و آنها را ارتقاء می دهند. این ذهن سالم و مثبت باعث ایجاد تفاوت در تغییر سازمانی می شود و شگفتی های در مربیگری را ایجاد می کند. اولین تأثیر قدرتمند شما ناشی از شناخت مراجعان شما از در نظر گرفتن پتانسیل ها و نقاط قوت آنها گرفته تا دانستن اما نه قضاوت کردن آنها است.
انتظارات بالا، پاسخگویی زیاد
از مشتریان بخواهید متناسب با پتانسیل های خود عمل کنند. انتظارات زیادی از افراد داشته باشید، زیرا انتظارات شما روی نحوه ی عملکرد آنها تاثیر می گذارد. انتظارات شما از مراجعان به انتظارات خودشان تبدیل می شود. همانطور که آنها مطابق با آن انتظارات عمل می کنند، دیگران با آنها متفاوت رفتار خواهند کرد. همکاران با دانستن انتظارات آنها توجه بیشتری به آنها می کنند و احترام بیشتری به آنها می گذارند. دانشمندان به این اثر پیگمالون می گویند.
وقتی انتظارات بالا باشد، مسئولیت پذیری هم بیشتر می شود. مراجع باید مسئولیت کارهای خود را بر عهده بگیرد. اجازه ندهید که آنها خود را سرزنش نکنند. پاسخگو و مسئولیت پذیر باشید. مسئولیت کارهای خود را برعهده بگیرید. به جای اینکه آنها را مجبور کنید که کاری انجام دهند، از مراجعان بخواهید که انتخاب کنند که چه کاری را انجام دهند. هرگز به آنها اجازه ندهید که ناله و شکایت کنند یا خود را قربانی بینند. با مشتری گفتگوی مناسبی داشته باشید. در روابط فرزند والدین قرار نگیرید. مشکلات افراد را برای آنها حل نکنید. آنها را راهنمایی کنید، اما اصرار کنید که آنها خودشان این کار را انجام دهند.
اگر مراجع را دوست نداشته باشید، نمی توانید مربیگری کنید. شما هرفردی را که مربیگری می کنید، دوست ندارید، اما برای اینکه در آنها تغییر ایجاد کنید بهتر است که به آنها نزدیک و دوست شوید. مشتاقانه، به آنها گوش دهید و گفتگو را ادامه دهید. هدف این است که هر گفتگو را بدون پشیمانی پشت سر بگذارید، بدون اینکه هیچ مسئله و موضوع مهمی را نادیده بگیرید.