خلاصه کتاب چگونه ابتکار افکار منفی را معکوس می کندو خلاقیت و همکاری را بهبود می بخشد

 نکات کلیدی

•         گروه تئاتر بداهه Second City شیکاگو از تکنیکی استفاده می کند که می تواند به شما و سازمان شما کمک کند خلاق تر ، زیرک تر و نترس در برابر شکست باشید.

•         همه "بداهه" از دو کلمه "بله ، وهمچنین" سرچشمه می گیرد. وقتی شخصی ایده ای ارائه داد ، برای استقبال از ایده "بله" وقبل از ارائه عکس العمل خود " و همچنین " بگویید.

•         این نگرش آگاهی شما را به بسیاری از امکانات باز می کند. هنگامی که اعضای تیم به ایده های "بله و همچنین " می پردازند ، می توانند با صراحت و عدم ترس در کنار هم کار کنند.

•         یک گروه مؤثر همیشه باهوش تر و خلاق تر از هر عضو است.

•         هرچه شرکت بزرگتر باشد ، در برابر حمایت از مجامع یا تیم های عملکردی مقاومت بیشتری می کند.

•         یک سازمان رقابتی باید به آسانی چیزی را باور نکند و حاضر باشد فرضیات مربوط خود را به چالش بکشد.

•         در هر گروه، کوچک‌ترین فعالیت خودخواهانه می‌تواند یک شکاف بزرگ ایجاد کند.

•         ترس از شکست، خلاقیت را خفه می‌کند؛ زمان و انجمنهای امن برای شکست دادن آن ایجاد می‌کند.

•         بداهه  با تمرکز روی "وظیفه فعلی" ، خودآگاهی و منفی گرایی را کاهش می دهد.

•         توصیه های چسبانده شده روی درب  Second City را پیروی کنید ، از جمله: " شهامت تخطی و تغییر داشته باش" ، "احترام بگذار، تکریم نکن" ، مردم را بخندان و "باعث شو که فکر کنند".

خلاصه

Second City

گروه تئاتر سکند سیتی شیکاگو کمدی مبتکرانه و گروهی را ارائه می دهد. بازیگران تیم  در همکاری خودجوش هر عملکرد را با همدیگرهماهنگ می کنند. سکند سیتی همچنین تکنیک های مشارکتی ، بداهه گرا یا "بداهه"  را در کار مشاوره شرکت  خود آموزش می دهد. نیسان ، موتورولا ، گوگل ، نایک و سایر شرکت ها کارمندان را برای مطالعه همکاری بداهه ،واکنش سریع و روش گوش دادن فعال می فرستند. همانطور که تاثیر سلسله مراتب به طور فزاینده ای ،کمتر می شوند، مشاغل رشد بیشتری می کنند و فقط ساده ترین و خلاق ترین آنها پیروز خواهند بود.

"هفت عنصر بداهه"

تسلط بر عوامل محوری بداهه می تواند به شما و شرکت تولید ایده های شما کمک کند ، ارتباطات را بهبود ببخشید ، مجموعه های کار مؤثری داشته باشید ، گفتگوی صریح را تقویت کنید ، دپارتمان ها را برچینید و راه حل های خلاقانه را استارت بزنید.سکند سیتی این استراتژی ها را آموزش می دهد:

1.      "بله ، وهمچنین " - بداهه از دو کلمه "بله ، وهمچنین" سرچشمه می گیرد. هنگامی که شخصی ایده ای را ارائه می دهد ، "بله" پاسخ دهید تا از این مفهوم استقبال شود. سپس قبل از واکنش "و همچنین" بگویید. این نگرش آگاهی شما را به سمت امکانات بی نهایت باز می کند. گفتن "بله، وهمچنین "به معنای کشف هر ایده ای است که بوجود می آید ، از جمله ایده هایی که در معرض خطر" قضاوت ، انتقاد و رد سریع "قرار دارند. این به شما امکان می دهد تا مسیرهای جدید بالقوه را بدون خودآگاهی ، ترس یا خجالت کشف کنید. هنگامی که مردم می گویند "بله ، و" ، آنها می توانند با هم همکاری کنند.

2.      "مجموعه هماهنگ" - ستاره های سکند سیتی برای اولین بار با کار در گروه ها چگونه بداهه گویی را به عنوان بخشی از یک تیم یاد گرفتند. بداهه شکوه و افتخار شخصی را جشن نمی گیرد؛ بلکه شکوه گروهی از افراد که هدف مشترکی را دنبال می کنند، را جشن می گیرد. تعداد کمی از مشاغل به اندازه کافی  "ساخت ، نگهداری و توسعه مجموعه ها"را در اولویت قرار دادند. فرهنگ سازمانی که بر عملکرد تیم تأکید می کند ، باعث رقابت و خودستایی خواهد شد. این بیانگر سبک رهبری است که سریع مدعی موفقیت است واز پاسخگویی طفره می رود. افراد در گروه ها حق به جانب نیستند ، در کانون توجه قرار می گیرند و یا وانمود می کنند که تحت کنترل هستند. ایجاد یک آگاهی تیمی قوی به افراد کمک می کند عملکرد بهتری داشته باشند.

3.      "همکاری مشترک" - "گفتگوها داستانها را فراتر از مونولوگها سوق می دهد"همکاری مشترک شامل پذیرش توصیه ها ، توجه به نظر همه و ترغیب تلاش همه است. تسلط بر تعاملات آنلاین در دنیای تجارت امروزی، قدرت خلق مشترک را در سراسر جهان نشان می‌دهد و نشان می‌دهد که چگونه به راحتی خلق مشترک را در عمل اتخاذ می‌کنند. ایجاد هماهنگی، سلسله‌مراتب را به موثرترین شیوه ممکن تضعیف می‌کند.

4.      "اصالت" - صداقت و بی غرضی سازمان های بزرگی را هدایت می کند. مدیران هوشمند تداوم خطا را تشخیص داده و تصدیق می کنند که مرتکب اشتباه می شوند. فرهنگهای موفق ، مردم را ترغیب می كنند كه وضع موجود را زیر سوال ببرند و "حقیقت را با قدرت بگویند". بازیگران سکند سیتی لزوم تعادل "احترام و تکریم" را تشخیص می دهند. احترام - برای رهبران ، فرهنگ ، برای همكاران - سالم و سازنده است ، اما حرمت و تکریم مردم را به یك روش تفكر و انجام كار می بندد. "طنز وبی حرمتی روان کننده هایی هستند که مردم را ترغیب می کنند به تجدید نظر اعتقادات دیرینه  بپردازند که ممکن است آنها را عقب نگه دارد."

5.      "شکست" - بداهه داران  درهر بار اجرا که با شکست روبرو می شوند. در حقیقت ، آنها می توانند با یک اتاق پراز غریبه  روبرو شوند که با نارضایتی ساکت خیره شده اند. وقتی اشتباه می کنید ، "آن را در روایت وارد کنید" تا تغییرات مثبتی ایجاد شود. . ترس - به خصوص ترس از شکست - خلاقیت را خفه می کند. اگر می توانید قدرت شکست را تضعیف کنید ، می توانید ترس همه اطرافیان خود را کمتر و  جرات شان را بیشتر کنید. هر سازمانی شکست می خورد. شکست را به عنوان بخشی از روند خود و بخشی از مسیر موفقیت خود بپذیرید.

6.      "دنبال کنندگان را دنبال کنید" - هر عضو گروه تا زمانی که تیم به "تخصص او" نیاز دارد ، می تواند رهبر شود. رهبری می‌چرخد تا فردی را با مهارت‌های مورد نیاز آن را بعهده بگیرد. و تغییر وضعیت " در بین اعضای تیم یک هنر است نه یک علم. شخصیت، شرایط، اهداف و نحوه مدیریت افراد را در نظر بگیرید. رهبران واقعی در مورد "حفظ وضعیت" نگران نیستند. در شرکت‌های جهانی وب محور، افراد حرفه‌ای با هم مشورت می‌کنند، با هم کار می‌کنند، منحل می‌شوند و جایی دیگر کار می‌کنند. دنیای آن‌ها سیال است، همان طور که سلسله‌مراتب آنهاست. رهبران به اعضای تیم قدرت می‌دهند تا از خلاقیت برای یافتن راه‌حل استفاده کنند.

7.      گوش دادن" - بداهه‌سازی به گوش دادن بستگی دارد. مردم فکر می‌کنند که آن‌ها گوش می‌دهند، اما اکثر مردم فقط صبر می‌کنند تا واکنش نشان دهند. آن‌ها "گوش دادن برای درک کردن" را تمرین نمی‌کنند."برای گوش دادن ، به شخصی که صحبت می کند هجوم نبرید و فقط گوش کنید. زمانی که شما و شریک صحبت تان هر دو به طور فعال گوش دهید، خلاقیت دو طرفه خود را آزاد می‌کنید.

گروه

واحد اصلی بداهه گروه است. یک گروه کارآمد مجموعه ای از افرادی است که به یکدیگر واکنش مثبت می دهند. مجموعه هایی که تمرین "بله وهمچنین" دارند ، و کمتر قضاوت می کنند ، آنچه را که می بینند و می شنوند ،می پذیرند و به آن می افزایند. بداهه یاد می دهد که یک تیم مؤثر همیشه باهوش تر و خلاق تر از هر عضو است. . هر کسی در یک شرکت تقریباً در هر کار یا تصمیمی  با افراد دیگرسر و کار دارد. قبول ماهیت گروه و مکان کار مدرن می تواند "گروهی از صدای خلاق" را ایجاد کند که تلاش برای تعالی ، بدون تلاش برای برتری دارد.

"بداهه دارها معمولاً بسیار تیزهوش و زیرک هستند ، که قادر به اندیشیدن و واکنش سریع وهمچنین سازگاری با محیط یا شرایط  در حال تغییر هستند."

هر دو دایره المعارف آنلاین ویکی پدیا و سیستم عامل منبع باز لینوکس به همکاری و تغییر خود به خود بستگی دارند. هر دوی اینها پذیرای ایده های جدید و گفتن "بله ، و " به پیشنهادات همکاران خود هستند. برای ارتباط ماندن ، آنها سریعاً به تغییر پاسخ می دهند. توانایی آنها برای انطباق با اطلاعات جدید برای موفقیت آنها بسیار مهم است.

"رویکرد آموزش مبتنی بر بداهه سکند سیتی  یک روش قدرتمند برای ایجاد مهارت های اساسی است که ستاره ها را ازبازنده ها در دنیای شرکت  جدا می کند."

بهترین مجموعه ها ترکیبی از شخصیت ها با نقاط قوت و ضعف فردی را تشکیل می دهند. در حالت ایده آل ، یک گروه بهترین ویژگی های اعضای تیم را پرورش می دهد و کاستی های آنها را کمرنگ می کند. قوی ترین ، خلاق ترین و انعطاف پذیرترین گروه ها همیشه متنوع ترین هستند ، بنابراین هر تیم را به ترکیبی از جنس ، سوابق و رتبه شرکت تبدیل کنید. برای برانگیختن ایده های جدید ، اعضا را در معرض دیدگاه ها و استراتژی های جدید قرار دهید. برای اینکه یک گروه در اوج خود عمل کند، همه باید به طور کامل حضور داشته باشند. زمانی که درباره کار بحث می‌کنید، اشتباهات یا پیروزی‌ها را دوباره تکرار نکنید؛ فقط به پروژه اشاره کنید. در طی این نشست‌ها، اعضا نباید " ایمیل، تلفن یا تبلت خود را چک کنند." برای "مکالمه درگیر و فعال"، به چشم سخنران نگاه کنید. به سخنان دیگران گوش دهید و آنچه را که انتخاب می‌کنند،   نگویند را در نظر بگیرید. زمان‌های خاصی را برای بررسی، برنامه‌ریزی، ایجاد و نوآوری تنظیم کنید.

"ارائه و پذیرش"

در گروه ها ، برخی افراد " ایده دهنده" و برخی دیگر "پذیرنده ایده" هستند. جان بلشی ، بیل موری و کریس فارلی گیرنده ایده بودند. "هر لحظه که یکی از این اجراکنندگان در صحنه قدم گذاشتند، تمرکز کردند، چه بخواهند یا خیر."  هر دفتر یک پذیرنه ایده دارد، کسی که همیشه باید شنیده شود.  اعضای تیم مؤثر می توانند در هر دو نقش خود را حفظ کنند. آنها هم  ایده دهنده و هم ایده گیرنده هستند. مطالعات نشان داد که مهندسین کسانی بودند که بیشترین کمک را به همکارانشان داشتند. همان طور که "در پزشکی و فروش" صادق بود، فرآیند ارائه - و - گرفتن در چنین رفتارهایی به عنوان احترام به همکاران خود، بیشتر از سهم شما از کارهای کوچک و یا یاد گرفتن نام هر فرد در دفتر شما، نشان می‌دهد.

" سازمانی که خود را بسیار جدی می‌گیرد و نمی‌داند که چگونه عقاید خود را زیر سوال ببرد، در یک نقطه‌ضعف رقابتی قوی است."

عضویت در یک گروه مستلزم کنار گذاشتن "نیاز به درست بودن" است. اصرار بر اینکه راه شما تنها راه است ،همکارانتان را ناامید می کند و نوآوری را مسدود می کند. سریعترین راه برای ایجاد یک "شکاف" غیرقابل تحمل بین اعضای گروه این است که کسی اصرار داشته باشد ،فقط  راه و روش او بهترین راه است. اگر هر فرد لزوم درست بودن را برطرف کند ، ایده ها می توانند از هر عضو روانتر و با ترس کمتر جریان پیدا کنند. گروه ها واقعاً می توانند  تیمهایی برابر باشند که برای رسیدن به بهترین ایده تلاش کنند ، و نه برای ایده ای که بیشترین توجه را به یک شخص می کند.

"هر چه پیام اهمیت بیشتری داشته باشد، بیشتر به کمدی نیاز دارید تا درهم‌ریختگی را از بین ببرید، توجه را به خود جلب کنید و موضوع را ایمن سازید تا در مورد آن صحبت کنید."

مانند شکستن تخم مرغ برای املت ، به نظر می رسد توهین به شخص با نوشتن کمدی موثر، همراه است. رهبران سکند سیتی در اوایل آموخته اند که بازیگران آن باید "جرات توهین" و شجاعت صحبت در برابر وضع موجود را داشته باشند. سازمانهای ارزشمند این نگرش را از سطح سهامداران تقویت می کنند. احترام به فرهنگ شرکت ، مردم را در کنار هم نگه می دارد ، اما تکریم بیش از حد ایده های جدید را مسدود می کند و اطمینان می دهد که افراد در سمت های فرماندهی همچنان گیرنده هستند. یک سطح سالم بی احترامی  ، باعث کمترشدن ترس همه می شود و شادی را به کار می آورد.

تمرینات مبتنی بر بداهه

تمرین های زیر به اعضای تیم اعتماد کردن، گوش دادن و استفاده از قدرت همکاری را می آموزد :

·        "هر بار یک کلمه" - شش تا 10 نفر در یک دایره ایستاده اند. آنها داستانی را بیان می کنند ، هر فردی به نوبه خود اضافه وهمکاری می کند ، اما هر بازیکن فقط می تواند یک کلمه را بگوید. نفر بعدی کلمه ای را اضافه می کند و همین طور ادامه دارد. این تمرین فقط باید چند دقیقه طول بکشد. هر کس در حالی که فکر می کند در حال پیشروی است و به دنبال پیشبرد داستان است ،با گروه هماهنگ می شود.

·        "بدون من صحبت کنید" - گروه به صورت جفت تقسیم می شوند. هر جفت در مورد هر چیزی که دوست دارند صحبت می کنند - آب و هوا ، ورزش ، چیزی که برای شام داشتند و هر چیز دیگر - و هیچ وقت کلمه "من" را نمی گویند. بحث در مورد اینكه چگونه هرگز گفتن "من" اشتراک گذاری ایده ها را تقویت نمی کند،است.

·        "تقلید کردن" - افراد به صورت جفت شکل می گیرند. رهبر به آرامی بدن یا صورت خود را تغییر می دهد. شخص دیگر هر حرکت را تقلید و تکرار می کند. آنها نقش ها را عوض می کنند. بعد از چند دقیقه ، آنها سعی می کنند یکدیگر را الگو قرار بدهند و تکرار کنند بدون اینکه هیچکدام شان رهبر باشد.

·        " گزینه احساسی " - دوباره ، جفت شوید. در مورد هر چیزی گفتگو کنید. در حین گپ شما ، رهبر گروه احساسی مانند "سرخوردگی" فریاد می زند. اکنون همه با "لحن آن احساسات" صحبت می کنند. وقتی رهبر یک احساس جدید را فرا می خواند ، همه به سمت آن یکی تغییر می کنند. این امر به ایجاد صمیمیت ارتباطی و گشایش ارتباط عاطفی کمک می کند.

·        "رهبر کیست؟" - شخصی را که چشمانش بسته است محاصره کنید. بدون صحبت کردن ، دایره یک رهبر را تعیین می کند. این گروه از حرکات رهبر تقلید می کند. فرد به اطراف نگاه می کند و سعی می کند حدس بزند که چه کسی پیشرو است. این نشان می دهد که چگونه رهبری می تواند تغییر کند و چگونه اعضای گروه که توجه می کنند، می توانند با هم همکاری کنند.

·        "رشته مروارید" - گروه شانه به شانه می ایستد. مجری در یک  جمله اول داستان را به شخص می گوید - مانند "من امروز به پزشک رفتم" - و از طرف دیگرآخر داستان رامی گوید: "سپس شکلاتم با من صحبت کرد." همگی به ترتیب یک جمله صحبت می کنند تا داستان را از یک سر به انتهای دیگر به روشی "منطقی" منتقل کنند. این گوش دادن و کمک به یکدیگر برای استفاده از تخیل برای رسیدن به یک هدف مشترک را می آموزد.

·        "پاسخ ،کلمه آخر" - جفتی مکالمه کنید ، هر کس در هر زمان یک جمله می گوید. هر جمله باید با آخرین کلمه جمله شخص دیگر شروع شود. شخص 1: "امروز من در ترافیک گیر کردم." شخص 2: "مرکز شهر ترافیک وحشتناکی است." گویندگان باید شرکای خود را قادر به ایجاد یک جمله منسجم کنند. این باعث می شود همه آگاه باشند که آنچه می گوید چگونه می تواند به تلاش یک همکار برای پیشبرد یک ایده کمک کند یا مانع شود.

·        "تکرار" - دو نفر در حالی که روبرو یکدیگر قرار دارند با هم مکالمه می کنند. آنها هر بار یک جمله را می گویند. یک نفر جمله اول را می گوید که شخص دیگر قبل از صحبت باید آن را کلمه به کلمه تکرار کند. همینطور ادامه پیدا می کند.اینگونه یاد می گیرند که مهارت نایاب گوش دادن واقعی و احساس عمیق قدردانی از شنیدن خالصانه ناشی می شود.

"فکرتان را باز کنید"

سکند سیتی اغلب با شرکت های دیگر همکاری می کند. به عنوان مثال  همکاری طولانی دارد که در کشتی های نروژی کروز انجام می شود ، اما نگرش هتاکی خود را در دریا حفظ می کند - مثل اینکه با شوخی درباره هوای بد باعث خراب شدن یک سفر دریایی شود - و هر کجا به مشتریان کمک می کند تا با تغییر روبرو شوند. گروه در مواجهه با مشاغل عموماً کسل کننده ، مانند اجرای کارگاه های تغییر تردید نمی کنند. با استفاده از بداهه از تغییرات شرکتها با تقویت مهارت،ایجاد فضای اعتماد و حمایت از "ارتباطات باز" پشتیبانی می کند، . سکند سیتی فیلم های آموزشی با عنوان "RealBiz Shorts" در مورد مسائل و اخلاق شرکت ها منتشر می کند. فیلم ها ابزاری محبوب برای موضوعاتی که درک آنها سخت است ،هستند.

"در حالت کاملا بداهه ساز  ، ما رهبران بهترو پیروان بهتری می شویم. به همین ترتیب ، ما چیزهایی را می شنویم که قبلاً نشنیده ایم ، زیرا ما به طور کامل و عمیق گوش می دهیم. "

با توجه به توصیه های مربوط به لیستی که به دیوار سکند سیتی زده شده است ، آگاهی ، همکاری و عملکرد شرکت خود را بهبود بخشید: "در هنگام ملاقات به چشم مردم نگاه کنید. لبخند بزنید. وقتی شخص دیگری در حال صحبت است ، متن یا ایمیل خود را بررسی نکنید. کنجکاو باشید. سعی کنید فقط یک روز کلمه "نه" را از واژگان خود حذف کنید. وقتی اشتباه کردید ، آن را تصدیق کنید ، بگویید که متأسف هستید و ادامه دهید. خود و دیگران را ببخشید. همانطور که می خواهید هدایت شوید ، رهبری کنید. وقت شناس باشید.در آماده سازی بهتر باشید. از خود بپرسید ، مشکلی که می خواهید حل کنید چیست؟ شریک خود را خوب جلوه دهید. احترام بگذارید ،تکریم نکنید. به همه گوش دهید. فضا را تعبیر کنید. گفتگو را به اشتراک بگذارید. کار خود را دوست داشته باشید.  دیگران را تحسین کنید.هر وقت ممکن است بگویید "ما" و نه "من". در نظر بگیرید که ممکن است  حق با شما نباشد.فکرتان را باز کنید. سعی کنید از روی ترس کار نکنید.  از یک حس احتمالی کار کنید. مخاطبی را که می خواهید ببرید ، درک کنید و به آنها یک نقش بدهید. بداهه گر باشید. "